$>
هیچستان
شعرهای سالار.ا.ن.کاشانی
●
صفحه اصلی
●
پست الکترونيک
●
XML
●
خانه
●
یادداشتها
●
شعرها
●
ب
ايگانی
7/09/2005
●
بی وقت
بهار بود
و شاتوت های نارس
...مرا ورد می خواندند تا
.وقتش
*
به وقتش
هزار هزار شاتوت رسیده
خونین
به خاک می غلتید
بغض عزا بر لب
.زخم فاجعه بر دل
بهار نبود
وشاتوت های رسیده
...مرا به سوک نشستند تا
.بی وقت
سالار
||
1:05 PM